برده و بردگی مدرن
ایران زیبا تمدن برتر
اجتماعی با نگرش به مسائل روز اجتماع و تاریخ

ادامه برده و برده داری مدرن

چنین نیست زیرا در جامعه امروز بعید است چنین اتفاقاتی بی افتد. اما می توان افق های تازه ای از این واقعیت زشت را دید.

آنچه باعث شد ملتی به بردگی برده شوند یا شخصی بر شخص دیگر چنین به جبر خدمت کند که نه حق ازدواج و بعد از آن هم نه اختیار فرزند خود را داشته باشد بلکه فرزند بایستی مانند پدر به نوکری ارباب ادامه دهد و آزادی و اسیری او در دستتان ارباب بود و مانند اثاثیه و املاک از پدر به وارث ارث برده می شدند روح ضعیف کشی بود به راستی چه پارامترهای باعث بروز چنین ناهنجاری می شد آیا این تضادها و فاصله های طبقاتی موجود در آن عصر باعث بروز چنین رفتارهای نمی شد؟ آیا این جمع شدن ثروث در دست عده ای خاص و بیگانه ماندن بقیه جامعه از آن، کمک به بروز چنین فاجعه های نمی کرد؟ آری ثروت مقوله ای است که به راحتی هر چه تمام تر می تواند انسان را از خود بی خود نماید و در آن زمان است که دوست می دارد همگان در پیشگاه او به خضوع و خشوع مشغول شوند و چون بتی او را احترام کنند و مرتب لب به تمجید از او بگشایند. اگر در آن زمان ها همه کشورها از نظر ثروت و قدرت تا حدی در یک سطح بودند دیگر این مسائل رخ نمی داد و شاید اصلا و ابدا به مخیله انسان هم خطورنمی کرد که ملتی و مردمی را به مخاطره بی اندازد تا خود آسوده تر زندگی کند.نمی دانم درست توانستم مفهوم را برسانم یا نه به هر حال کمی دیگر ادامه  می دهیم. بله امروز به آن مفهوم و معنا دیگر این مسئله وجود ندارد اما می توان با کمی دقت رفتارهای را در پنهان و آشکارا دید که خود مصداق های  از بوجود آمدن همان مسئله  برده گی در دوران گذشته بود. لازم است کمی به دور و اطراف خود با تعمق و تعقل همراه با تامل بنگریم. کمی به شهرهای خودمان نگاه کنیم، شهرها در گفتارهای روزانه مردم به دو بخش تبدیل شده است در اصل شهرها امروز به چند بخش که هر بخش مدیر خود را دارا است تقسیم شده است اما در بین مردم این بخش بندی به گونه ای دیگر است آری مردم شهر از دو قسمت بالا شهر و پایین شهر فقط نام می برند، به راستی این سخن از کجا آمده است! یا بهتراست بگویم چه کسی این تقسیم بندی را اختراع و ثبت کرده است، آن چه مسلم است هیچ کس، آن چه باعث شکل گرفتن این نوع تقسیم بندی شده است گذشت زمان و فاصله افتادن بین انسانها است انسانهای که از یک رگ و پوست هستند.درقسمتی از شهر افرادی زندگی می کنند که مسئله روزشان مد روز و عقب نیافتادن از همسایه و خویششان است و در قسمتی دیگر از شهر مسئله حیاتی پوشاندن خود به هر شکل و شمائلی است .در قسمتی تجملات تا آنجا پیش رفته است که در ضیافت ها روی میزهای پذیرائی بره های سرخ کرده می بینی و در قسمتی در آرزوی یک سقف اجاره ای. در قسمتی سرویس مدارس فرزندان وسائط نقلیه آن گونه است و در قسمتی مسئله حیاتی تهیه مداد و پاکن فرزندان.می گویند در قدیم هر کسی اجازه نداشت تحصیل کند و این حق برای نجبا و درباریان بود؛ آیا این رسم امروز از بین رفته  است در ظاهر امر بلی اما آیا همگان می توانند هزینه های هنگفت تحصیل را تامین نمایند.در قسمتی از شهر هدیه های ردوبدل شده اسناد رنگارنگ و متفاوت است و در قسمتی دیگر دختری برای تامین هزینه های اولیه زندگی یا هزینه های  حیاتی مانند درمان تن به خود فروشی می دهد.به راستی بر این مصائب چه نامی می توان گذاشت در حالی که کمد دیواری خانه ای خود یک بوتیک روز است و افرادی هم دنبال پیدا کردن یک حراجی ارزان قیمت.ته مانده غذای خانه ای نیمه مرغ سالم و ماهی و ... است و ته مانده سفره خانه ای پوست پیاز و سیب زمینی.به راستی این همه گونه های  دانشگاهی و بیمارستان های گوناگون چرا بوجود آمده اند؟ عده ای برای ورود به دانشگاه های دولتی شب و روزشان یکی می شود و عده ای هم راحت تو خلوت باهم می گویند حالا دولتی نشد آزاد آن هم نشد غیرانتفاعی که هست، نهایت کار کسی که حقش بوده پول نداشته تو کنکور غصه و غم پیروز می شود و آن کس که حقش نبوده صاحب مدرک می شود.یکی تو هزینه های ساده یک پانسمان ساده مانده است و یکی هم داخل یک بیمارستان یک سویت شخصی می گیرد.اگر کمی دنیا را خوب ببینم چقدر خون  انسان های بی گناهی ریخته می شود جرمشان چیست؟ چه تعداد حکامی را می توان دید که برای اینکه چند روزی دیگر بر کرسی ریاست جلوس داشته باشند خیابان ها را از خون هم وطنان خود رنگی می کنند، این کشتارهای بی رحمانه چه مفهومی می تواند داشته باشد، آیا این به همان مفهوم نیست؟!

در آخر همین را می گویم که درست است در این عصر دیگر برده و برده داری وجود ندارد اما یادمان نرود که هنوز چراغ های آن به نوعی دیگر روشن است.

یاعلی

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

علی نجفی
ساعت16:31---27 فروردين 1391
سلام
متنی زیبا و بسی جای تامل دارد
ممنون
یاعلی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, توسط ابوالفضل شعبانی فرد |